سایت حلقه صالحین روستای لنبر
با عرض سلام خدمت شما. این سایت توسط اعضای حلقه صالحین روستای لنبر برای اطلاع رسانی و حضور در فضای مجازی ایجاد شده است.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان لنبر و آدرس lunbar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

کل مطالب : 53
کل نظرات : 6

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 66
باردید دیروز : 57
بازدید هفته : 66
بازدید ماه : 426
بازدید سال : 1466
بازدید کلی : 72785
سفر به عصر غبارآلود یک امام

دوران امامت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام دورانی کوتاه و در عین حال دشوار برای تشیع شمرده می‌شود. مدت امامت حضرت شش سال است، یعنی پس از شهادت امام هادی علیه السلام در سال 254 و در حالیکه حضرت بیست و دو ساله بودند امامتشان آغاز و تا سال 260 که به شهادت رسیدند- در سن بیست و هشت سالگی- ادامه یافت. (1)در این مدت شش ساله، سه خلیفه در حکومت عباسی ‌ها به خلافت پرداختند: "المعتز بالله" از سال 252 تا 255؛ "المهتدی بالله" از 255 تا 256 و "المعتمد بالله" از 256 تا 279.

 

دوران دشوار چند خلیفه

پس از خلافت متوکل عباسی قدرت سیاسی در دست ترکان مسلمان بود و خلفا در صورت مخالفت با خواسته‌های آنان به راحتی معزول می‌شدند، از همین روست که ملاحظه می‌کنیم مدت خلافت بسیاری از خلفای بنی العباس کوتاه است.(2)

"المعتز" فرزند "متوکل عباسی" بود و پس از برکناری خود خواسته مستعین در سال 252 (3) زمام امور را به عهده گرفت اما دولت حکومتش دیری نپایید و سه سال بعد با کودتای ترکان از خلافت کنار گذاشته شد و پس از مدتی به قتل رسید.(4)

"المهتدی" چهاردهمین خلیفه عباسی است که بیش از یک سال دوام نیاورد و با وجود کارهای نیکی که انجام می‌داد از خلافت بر کنار شد. او را در میان خلفای عباسی همانند "عمر بن عبدالعزیز" در خلفای اموی دانسته‌اند.(5) او بساط لهو و لعب و شراب را جمع کرد و به دادخواهی مردم پرداخته و ساده زیستی را پیشه خود نمود. البته در مورد امام عسکری علیه السلام و علوی‌ ها گشایش خاصی روایت نشده و حداقل بنده ندیدم. بلکه گزارشی درباره بازداشت حضرت توسط او روایت شده و آمده که قصد قتل حضرت را هم داشت اما ترکان بر او شوریده و خودش کشته شد.(6)

از سال 255تا 279 احمد بن متوکل با لقب "المعتمد علی الله" مسند قدرت را در اختیار گرفت. معتمد بر خلاف برادرش مردی فاسد و بی‌ کفایت بود و از همین ‌رو مورخان گفته ‌اند در دوران خلافت او تنها نام خلیفه را یدک می‌کشید و در واقع امور خلافت را برادرش "موفق" اداره می‌کرد.(7)

حضرت امام زمان - عجل الله تعالی فرجه - نمایندگی آنان را به نوعی تمدید و البته تقویت و گسترده تر نمودند. اهمیت دادن به ارتباط شیعیان با وکلا و نمایندگان علاوه بر اینکه به مقتضای جبر زمانه کاری لازم بود، شیعیان را برای پذیرش دوران غیبت به تدریج آماده می‌ساخت

اگرچه فشارهای حکومت عباسی پس از دوران امامت حضرت رضا علیه السلام بر روی ائمه شیعه علیهم السلام زیاد بود و حتی امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را در محل لشکر - عسکر- در سامرا تحت الحفظ نگاه می‌داشتند. اما وضعیت حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش هم دشوارتر بود چرا که خلفای عباسی بر اساس روایات مشهور مهدویت می‌دانستند که امام مهدی علیه السلام پسر حضرت عسکری علیه السلام است و او کسی است که بساط ظالمین را در دنیا نابود خواهد کرد به همین جهت تدابیر امنیتی درباره امام شدیدتر بود و ارتباط شیعه با حضرت اندک. (برای همین است که روایات امام عسکری علیه السلام کمتر از اکثر ائمه علیهم السلام می ‌باشد). بر اساس برخی گزارشات امام مجبور بودند هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شوند.(8)

 

قیام "صاحب زنج"

از جمله حوادث مربوط به دوران امامت حضرت ماجرای قیام «صاحب زنج» بود. "علی بن محمد بن عبدالرحیم العبدی" از قبیله "عبد قیس" در بصره با ادعای سیادت و اینکه از اولاد امام حسین علیه السلام است بر حکومت وقت خروج کرد و مدتها اسباب گرفتاری حکومت را فراهم نمود. از آنجا که افرادی که به دنبال او راه افتاده بودند غالبا از سیاه پوستان معروف به زنجی ‌ها (9) بودند او معروف به «صاحب الزنج»- همراه زنگی ‎ها- شد. به نقل اربلی، امام عسکری علیه السلام در پاسخ برخی از نامه درباره او فرمودند:

«صاحب الزنج لیس من اهل البیت»(10)

شهادت امام حسن عسگری (ع)

در نقلی آمده که امام علیه السلام در میان مشایعت کنندگان ارتش برادر خلیفه عباسی "معتمد" معروف به "الموفق" در سال 258 برای نبرد با صاحب زنگ حضور داشتند.(11) البته با شرایط خاصی که امام در آن زندگی می‌کردند، باید بررسی بیشتری صورت گیرد که آیا با شورش فرد مذکور واقعا مخالف بودند یا اینکه مجبور به همراهی با مشایعت کنندگان شده بودند.

 

حمایت از یک مرجع شیعه

فضل بن شاذان(ره) یکی از روات جلیل القدر در میان اصحاب ما است.(12) او در زمان امامت حضرت عسکری علیه السلام وفات یافته است و البته به طور دقیق سالش مشخص نیست. از جمله اقدامات ائمه اطهار علیهم السلام تعریف و تأیید علما و دانشمندان معتبر اسلامی بوده است تا شیعیانی که در مناطق دور دستی همچون خراسان زندگی می‌کنند بتوانند مرجع فکری مناسب خود را پیدا کنند.

امام عسکری علیه السلام علاوه بر طلب رحمت برای "فضل" و تأیید یکی از تألیفات او که آن را برای امام آورده بودند، جمله عجیبی در مورد ایشان دارد که نشان دهنده علوّ مقام جناب "فضل" است و همچنین نشان دهنده اینست که یک عالم شیعی تا چه اندازه می‌تواند نزد اهل بیت علیهم السلام مقام داشته باشد.

روایت شده که امام فرمودند: « من به حال اهل خراسان غبطه می‌ خورم چرا که فضل بن شاذان در آنجاست و در میانشان زندگی می‌کند.»

و سپس برای او طلب رحمت کردند.(13)

وضعیت حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش هم دشوارتر بود چرا که خلفای عباسی بر اساس روایات مشهور مهدویت می‌دانستند که امام مهدی علیه السلام پسر حضرت عسکری علیه السلام است و او کسی است که بساط ظالمین را در دنیا نابود خواهد کرد به همین جهت تدابیر امنیتی درباره امام شدیدتر بود و ارتباط شیعه با حضرت اندک

مَطلعی برای خورشید  

تعداد وکلای حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش بیشتر است - یا حداقل اینطور نقل شده- « عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، احمد بن اسحاق، محمد بن احمد بن جعفر قمی، قاسم بن علا آذربایجانی، علی بن جعفر همانی، ابراهیم بن عبده، ایوب بن ناب، حسین بن نضر قمی، اباصدام، خیران، ایوب بن نوح، عروة بن یحیی، ابوطاهر بلالی، ابراهیم بن مهزیار، علی بن مهزیار، ابراهیم بن محمد همدانی، محمد بن صالح همدانی، ابوالحسین اسدی رازی، احمد بن هلال عبرتائی، محمد بن احمد بن حماد »، 21 نفری هستند که نامشان به عنوان وکلای امام گزارش شده است.(14)

می‌دانیم که حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه - دارای چهار نایب خاص هستند. در اینجا باید به این مطلب توجه کنیم که جناب "ابو عمرو عثمان بن سعید اشعری" - اولین نایب خاص - و فرزند بزرگوارش "ابوجعفر محمد بن عثمان" - دومین آنها - از وکلا و نمایندگان حضرت عسکری علیه السلام بوده و چهره‌ هایی کاملا شناخته شده برای شیعیان شمرده می‌شدند. در واقع حضرت امام زمان - عجل الله تعالی فرجه - نمایندگی آنان را به نوعی تمدید و البته تقویت و گسترده تر نمودند. اهمیت دادن به ارتباط شیعیان با وکلا و نمایندگان علاوه بر اینکه به مقتضای جبر زمانه کاری لازم بود، شیعیان را برای پذیرش دوران غیبت به تدریج آماده می‌ساخت.

تعداد بازدید از این مطلب: 1176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دو راه مهم برای خداشناسی
سوال از خدا پاسخ از شما
وَ فىِ الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ * وَ فىِ أَنفُسِكمُ‏ أَ فَلَا تُبْصِرُونَ(20-21/ ذاریات)

در زمین براى اهل یقین نشانه‏هایى [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] است. و [نیز] در وجود شما [نشانه‏هایى است‏] آیا نمى‏بینید؟

 


پیام کلی آیات 20-21 سوره ذاریات

بنابر تفسیر المیزان، در طلیعه‌ی بخش منسجمی از آیات قرار دارند که به آیه 51 ختم می‌شوند. تقریباً 30 آیه به تعدادى از نشانه‏هاى یکتایی خداوند متعال در ربوبیت و اینکه تدبیر آسمان و زمین، مردم و ارزاق آنان به دست خداى سبحان است، اشاره مى‏كنند.

و در آیات مورد بحث (وَ فىِ الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ * وَ فىِ أَنفُسِكمُ‏ أَ فَلَا تُبْصِرُونَ/20-21)، سخن از نشانه‏هاى خدا در زمین و در وجود خود انسان است، تا از یك سو با توحید، شناخت خدا و صفات او كه مبدأ حركت به سوى همه خیرات است آشنا شود و از سوى دیگر به قدرت او بر معاد و زندگى پس از مرگ آگاهی یابد؛ تا بداند آنکه زندگی آفرین در دنیا و این همه عجائب و شگفتی هاست، هم او توانا بر تجدید حیات در سرای دیگر است.

این آیات جهان شناسی و به ویژه خودشناسی را، راههای شناخت خدا و پی بردن به اسماء و صفات او بیان می‌کنند؛ راهی که در دسترس همگان هست و رهروی باید تا در آن پای گذارد و به هدف نائل آید.

 

شرح آیات  

1ـ از نتیجه‏اى كه در آخر این بخش از آیات[1] گرفته شده، فهمیده مى‏شود كه این آیات و دلایلى كه در آنها براى اثبات یکتایی خداوند متعال آمده است، برای اثبات اصل وجود خداوند متعال یا خالقیت او و مانند آن نیست؛ بلکه همه براى اثبات یكتایى او در ربوبیت است.

2ـ آیه 20 (وَ فىِ الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ) اشاره‏اى است به شگفتی ها و نشانه‏هاى روشنى كه در زمین هست و دقت در نظم حاکم بر این مجموعه عظیم، یكتایى تدبیرکننده آن را به ارمغان خواهد آورد.

مطالعه‌ی جهان هستی بر هر پژوهشگر و اندیشمندی ثابت می‌کند که این عالم به صرف تصادف و اتفاق پدید نیامده و هر چه هست آثار قدرت، علم و حكمت است که در سراسر آن به چشم می‌خورد.

برای همین است که دیده‌ی بینا به هر سو كه نظر کند نشانی می‌بیند روشن و برهانى قاطع و محکم، بر یکتایی رب آن و اینكه او شریكى ندارد. پس در این عالم آیاتى است براى اهل یقین.

«خودشناسى» در تمام مراحل و نیز در قالب هر یک از گونه‌های مختلفی که دارد و از علامه طباطبایی(ره) نقل کردیم؛ راهی است با تأیید الهی برای خداشناسى

 

بد نیست در اینجا به گوشه‏اى از سخنان یكى از دانشمندان معروف جهان كه در این زمینه مطالعات زیادى دارد توجه کنیم:

«كرسى موریسین» مى‏گوید: در تنظیم عوامل طبیعى منتهاى دقت و ریزه‏كارى به كار رفته است.

او درباره‌ی قشر هوایى كه اطراف زمین را فرا گرفته است مى‏گوید:

«اگر هواى اطراف زمین اندكى از آنچه هست رقیق تر ‏بود، شهاب هاى ثاقب كه هر روز به مقدار چند میلیون عدد به سوى زمین جذب مى‏شوند و در همان فضاى خارج زمین (بر اثر برخورد به قشر هوا) منفجر و نابود مى‏شوند .

اینها دائماً به سطح زمین مى‏رسیدند و هر گوشه‏اى از آن را مورد اصابت قرار مى‏دادند! و یا اگر سرعت حركت شهاب ها از آنچه هست كمتر مى‏بود (هرگز بر اثر برخورد با هوا منفجر نمى‏شدند) همه آنها به سطح زمین مى‏ریختند.»[2]

3ـ آیه 21 (وَ فىِ أَنفُسِكمُ‏ أَ فَلَا تُبْصِرُونَ) که در ادامه‌ی آیه قبل است می‌فرماید: و در جان های خود شما آیات روشنى است براى كسى كه آن را ببیند و به نظر دقت در آن بنگرد، آیا نمى‏بینید؟!

خداشناسی

نشانه‌های خداشناسی که در جان انسان نهفته است

علامه طباطبایی(ره) نشانه‌های خداشناسی که آیه، آن را مربوط به نظم و ساختار موجود در جسم و جان آدمی دانسته و بر این نکته تأکید دارد که شناخت نظم در این دو بعد از وجود انسان و تدبیر یکسان و هماهنگ حاکم بر آن ما را به این یقین می‌رساند که یک خالق دانا، توانا و حکیم انسان را آفریده است و او را در مجموعه‌ی جهان خلقت تدبیر و مدیریت می‌کند.

ایشان در این باره که آیات و نشانه‌های انفسی ما را به خداشناسی رهنمون می‌سازد به نکته‌ای کلیدی اشاره کرده می‌فرمایند:

این نظم و تدبیر یکسان كه براى هر یك از این قوای درونی انسان وجود دارد ، از همان روز نخستى كه این قوا به وجود آمدند وجود داشت ، بدون حتى یك لحظه فاصله و این چنین نبود كه در آغاز وجودشان این نظام را نداشته و بعد خود انسان بر اساس سلیقه خودش آن را ایجاد کرده باشد و یا خودش به تنهایى نشسته و فكر كرده باشد كه چگونه خودم را اداره كنم و یا با كمك دیگرى این كار را كرده باشد.

پس از اینجا مى‏فهمیم و یقین مى‏كنیم كه نظام تدبیر هر یك از این قوا، همانند خود آن قوا، مخلوق خالق آنهاست.

امام صادق(علیه السلام) درباره‌ی منظور و مراد آیه می‌فرماید:

«یَعْنِی أَنَّهُ خَلَقَكَ سَمِیعاً بَصِیراً تَغْضَبُ وَ تَرْضَى وَ تَجُوعُ وَ تَشْبَعُ وَ ذَلِكَ كُلُّهُ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ»[3]

یعنى خداوند تو را شنوا و بینا آفریده است كه هم خشمگین می‌شوى و هم راضی؛ هم گرسنه می‌شوى و هم سیر؛ و اینها همه از نشانه‏هاى پروردگار است.

دیده‌ی بینا به هر سو كه نظر کند نشانی می‌بیند روشن و برهانى قاطع و محکم، بر یکتایی رب آن و اینكه او شریكى ندارد. پس در این عالم آیاتى است براى اهل یقین

دسته ای ممتاز از آیات انفسی

علامه طباطبایی(ره) با توجه به آیه 75/انعام (وَ كَذلِكَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِین: و همچنین ما ملكوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین شود.) به بخشی از آیات انفسی اشاره می‌کند که نسبت به نشانه‌های قبلی از ویژگی و امتیاز خاصی برخوردارند و آن ناتوانی انسان از بیان و توصیف آنهاست.

ایشان می‌نویسد:

و یك دسته آیات انفسی، آیاتی است که خدای سبحان در جان انسان ها قرار داده و هیچ زبانی نمی‌تواند آن را وصف کند. این آیات و نشانه‌ها را تنها کسانی می‌بینند که با تلاش و جهاد در راه خودسازی زمینه‌ی این دیدن را که به توفیق و عنایت الهی صورت می‌گیرد را در جان خود ایجاد کرده‌اند که اگر این مهم تحقق یافت ، آن وقت است كه باب یقین برایشان گشوده مى‏شود و چنین كسانى در زمره اهل یقین قرار مى‏گیرند و می‌توانند ملكوت آسمان ها و زمین را ببینند.

برای نمونه خداوند متعال درباره یكى از این عده، یعنى ابراهیم (علیه السلام) مى‏فرماید:  

«وَ كَذلِكَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ: و همچنین ما ملكوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین شود.»

در حدیث آمده است كه پیغمبر گرامى اسلام (صلی الله و علیه و آله) فرمود:

«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏: كسى كه خویش را بشناسد ، خداى خویش را شناخته است.»[4]

 

نتیجه اینکه

«خودشناسى» در تمام مراحل و نیز در قالب هر یک از گونه‌های مختلفی که دارد و از علامه طباطبایی(ره) نقل کردیم؛ راهی است با تأیید الهی برای خداشناسى.

 

پی نوشت:

1.     یعنى در آیه 50 و 51 «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ... وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ: پس به سوى خداى بگریزید (برگردید) ... و با خداى یكتا خدایى دیگر مگیرید».

2.     راز آفرینش انسان، ص 33-36 به نقل از تفسیر نمونه ج2 ص332

3.     مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏9، ص 235

4.     عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏4، ص

تعداد بازدید از این مطلب: 1204
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شهید علی خلیلی ناهی امر به معروف نهی از منکر

افسران - نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب، 15 روز قبل از شهادت

 

برای شادی روح  شهید علی خلیلی  فاتحه ای بخونید

تعداد بازدید از این مطلب: 726
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حقایقی جالب و باور نکردنی که نمی دانیم!

ما نمی دانیم که تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود 50 هزار سلول بدنتان می میرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود؟

 


«وَ فِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ،* وَفِی أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ‏»؛ (سوره ذاریات آیات 20و 21)؛ "و (بدانید که) در روی زمین برای اهل یقین ادله‌ای (از قدرت الهی) پدیدار است، و در خود شما پس مگر نمى‏بینید؟ 

انسان همیشه به دنبال مجهولات است و کشف حقایقی که نمی دانسته او را به وجد می آورد، و به خاطر همین حس کنجکاوی بشر است که علم هر روز باب تازه ای از عجایب عالم را بر روی انسان می گشاید.

یکی از مسائلی که بسیاری از ما دوستش داریم، صحبت از آیا می دانید هاست، هر جا سۆال آیا می دانید را می بینیم حس کنجکاوی ما تحریک شده و سراغش می رویم مثل:

آیا می دانید که حسّ بویایی پروانه روی پاهای او قرار گرفته است؟!

- آیا می دانید که خرس ها علاقه ی زیادی به نوشتن دارند؟!

- آیا می دانید که چشم شترمرغ از مغزش بزرگ تر است؟!

- آیا می دانید که پشه 47 دندان دارد؟!

- آیا می دانید که مردمک هشت پا، مربع شکل است؟!

- آیا می دانید که ستاره دریایی مغز ندارد؟!

- آیا می دانید که مورچه ها نمی خوابند؟!

- آیا می دانید که قلب میگو در سرش قرار دارد؟!

- آیا می دانید که دندان های کوسه به محکمی فولاد است؟!

- آیا می دانید که خون خرچنگ ها آبی رنگ است؟!

- آیا می دانید که عمر مگس 2هفته است؟!

- آیا می دانید که طول نوزاد نهنگ 6تا 8متر است؟!

تعداد بازدید از این مطلب: 735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

وظیفه شما چیست؟

به عنوان پدر و مادر یکی از مهم ترین وظایف شما در قبال فرزندتان آموختن آموزه‌های دینی به و آشنا کردن او با واجبات است. یکی از مکان‌هایی که می‌توانید به آنجا برای این کار مراجعه کنید وبا خیال آسوده از نتیجه لذت ببرید، جایی که از عهده این کار به خوبی بر می‌آید مسجد است.

اما، فراموش نکنید از مسئولیت شما نسبت به فرزندتان چیزی کم نمی‌شود؛ مسجد تنها شما را در این راه کمک می‌کند. شما جزء اولین کسانی هستید که می‌توانید فرزندتان را برای همیشه رفیق و شفیق خانه خدا کنید.

 

کودک در مسجد

بچه‌ها دوست دارند در محافل مذهبی رشد یابند، در بین جمع باشند و اعمال و رفتار گروهی را در مراسم مذهبی ببینند. سرودهای دسته جمعی، شعرها، دعاها، آوازها، مرثیه خواندن‌های جمعی، نماز جماعت، تدارک برنامه‌های عید و دیگر اموری از این قبیل برای کودک بسیار لذت‌بخش است. انجام چنین اموری در تقویت حس اجتماعی کودکان جهت حضور در مساجد تأثیر گذار است.

فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

چه خوب است قبل از این که به مسجد بروید درباره آداب و مقررات این مکان مقدس با فرزندتان صحبت کنید. او را به زور نبرید و یا مجبورش نکنید؛ بهتر است با جملات خیلی صمیمی و دوستانه دعوتش کنید. سپس هر بار که به سمت منزل باز می‌گردید از وی بپرسید چه چیزهایی یاد گرفته است؟ با او مثل بچه‌ها رفتار نکنید، چون فرزندتان حالا خود را بزرگتر از همیشه احساس می‌کند.

به فرزندتان بگویید که می‌تواند دوستانش را با خود همراه کند وبا آنان مسجد برود «البته با اجازه پدر و مادر». این‌گونه زمانی که با گروه همسالان هست بیشتر لذت می‌برد و دفعات بعدی نیز با هم می‌روند. ممکن است شما مانند برخی از والدین فرصت صحبت و مباحثه درباره قرآن را نداشته باشید و به خاطر مشغله کاری نتوانید قصه‌های قرآنی را برای فرزندتان تعریف کنید، مربیان و روحانیون فعال در مسجد این قصه‌ها را به شیرینی هر چه تمام‌تر بیان می‌کنند.

چون فرزندتان این مسائل و قصه‌ها را از زبانتان نشنیده ممکن است احساس کند نمی‌دانید؛ بنابراین زمانی که درباره آن‌ها با شما سخن می‌گوید بهتر است به حرف‌هایش خوب گوش کنید، لبخند بزنید و به نشانه رضایت سر تکان دهید تا کودکتان لذت ببرد و مشتاق‌تر شود.

حضور کودکان در اماکن مذهبی، به ویژه در نماز جماعت، باید با تشویق و ترغیب همراه باشد.در بسیاری از مساجد مرتب کردن قرآن‌ها، جا نمازها و... را به کودکان می‌سپارند. خادمین مسجد بچه‌ها را در این امور شریک می‌کنند و از آن‌ها کمک می‌خواهند، کودکان علاقه زیادی به این کارها دارند و همیشه برای چنین فعالیت‌هایی از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

نکته :شخصیت دادن به كودكان و برخورد محبت آمیز، محترمانه و صبورانه بهتر از تذكرات تند و بی‌حوصلگی های مفرط در برخورد با آنان است كه هنوز به بلوغ عقلی و اجتماعی نرسیده‌اند. گاهی متأسفانه رفتار و برخوردهای دور از انتظار بعضی افراد نسبت به کودکانی که با اشتیاق جهت نماز جماعت مسجد آمده اند، موجب سرخوردگی و شاید انحراف آنان از مسیر دین می‌شود.

 

برکات و آثار مسجد

گاهی ممکن است فرزندتان شما را از چیزی آگاه کند که نمی‌دانستید یا دانسته‌های شما را تکمیل کند؛ این یکی از آثار و برکات دوستی او با خانه خداست. اولین چیزی که فرزندتان در مسجد می‌آموزد توکل به خداست، خواندن نماز اول وقت، اتحاد و یکپارچگی، نظم و ترتیبی که در صف‌های نماز می‌بیند.

فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

بالاخره او قرائت خوبی پیدا می‌کند، احترام به والدین در وی تقویت می‌شود، با خانه خدا انس می‌گیرد و در بزرگسالی مسجد برایش مامن و پناهگاهی می‌شود که در آنجا آرام گیرد؛ چون با این مکان از کودکی خو گرفته است.

نهایت این که بسیاری از استعدادهای فرزندتان در چنین مکان مقدسی شکوفا می‌شود، صوت زیبا و دلنشین در تلاوت قرآن و ندای اذان که شاید از آن بی اطلاع باشید و...

 

آری، سال‌ها پیش مسجد تنها مکانی برای عبادت و نیایش بود، اما امروز برنامه‌های مفیدی در این مکان برای همه گروه‌های سنی وجود دارد؛ مانند فعالیت‌های فرهنگی که با ورود تابستان اوج می‌گیرد و همگان را بهره‌مند می‌سازد، به ویژه کودکان را.

تعداد بازدید از این مطلب: 474
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود